بمناسبت رحلت حضرت معصومه
امام حسن عسکری(ع) می فرمایند:
جدال مکن که ارزشت مى رود و شوخى مکن که بر تو دلیر شوند.
خنده بیجا از نادانى است.
خشم و غضب، کلید هر گونه شرّ و بدى است.
قلب احمق در دهان او و دهان حکیم در قلب اوست.
دوست نادان، مایه رنج است.
تفنگ پدر بر بامهای تهران
نویسنده : حسین بهرامی
ناشر : سوره مهر
موضوع : رمان
نمای نزدیک:همه ضربآهنگها خوشآیند نیستند. مثل ضربآهنگ چکمههای نظامیان بر روی پشتبامها که به قصد یورش و سرکوب آمدهاند. حسن بهرامی اما در رمان «تفنگ پدر بر بامهای تهران» از همین صدای تلخ و تکرار شونده، ترجیعبندی میسازد تا به رمان خود جنبهای تغزلی ببخشد. رمان او از شلیک و اضطراب و اشباح سخن میگوید؛ اشباحی که در ایام انقلاب، صابر را با خود بردهاند و به شهادت رساندهاند. حالا حکیم ماندهاست که راوی داستان است و دوستانش که نواز و داریوش باشند. آنها غمناکند و سخت در اندیشه انتقام خون صابر. وقتی هم که مادر پیر صابر به دنبال فرزندش میآید، بر تلخکامیشان افزونتر میشود. حکیم حکایت میکند از کابوسهایش، از دل بستن نواز به دخترکی موبور، از پرتاب بطریهای شعلهور از پشتبامها و بعد رفتن به شهر پدری و آوردن تفنگ پدر برای مبارزه. گاه هم سرخوش میشود و از لحظات دلهرهآور و در عینحال خندهداری میگوید که ساواکیها و نظامیها به خانهشان یورش آوردهاند و او نقش جوانی چلاق و با لکنت زبان را ایفا کرده است! تا اینکه امام میآید و انقلاب به بار مینشیند. بعد هم جنگ از راه میرسد و همه دوستان انقلابی را با خود میبرد. داریوش شهید میشود، نواز اسیر و راوی شیمیایی. او حالا میگوید اگر عمری باقی باشد، از روزهای جنگ، سخن خواهد گفت.
كتابهاي موجود دركتابخانه حضرت امام سجاد(ع) اردستان باموضوع و عنوان اميركبير
|
میرزاتقی خان امیرکبیر: نگاهی به زندگی و زمانه ی امیرکبیر |
|
میرزا تقی خان امیرکبیر |
|
فراز و فرود اصلاحات در عصر امیرکبیر |
|
زندگی و افکار امیرکبیر"میرزاتقی خان فراهانی " |
|
داستانهایی از زندگانی امیرکبیر |
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور، عادات و روشهای خوب زندگی همچون کتابخوانی را یکی از ابعاد بسیار مهم سبک زندگی اسلامی دانستند.
ایشان، عادات و روشهای خوب زندگی همچون کتابخوانی را یکی دیگر از ابعاد بسیار مهم سبک زندگی اسلامی دانستند و گفتند: باید مردم و جوانها را تشویق به کتابخوانی و نخبگان را تشویق به تولید کتاب کرد و شاید بتوان در محلهای نماز جمعه در هر شهر، مرکز ارائه و نمایش کتابهای خوب و بهروز و مطلوب ایجاد کرد.
بادکنک و حکمت
سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند.سخنران بادکنکها را جمع کرد و در اطاقی دیگر نهاد. سپس از حاضرین خواست که به اطاق دیگر بروند و هر یک بادکنکی را که نامش روی آن بود بیابد. همه باید ظرف پنج دقیقه بادکنک خود را بیابند.همه دیوانهوار به جستجو پرداختند؛ یکدیگر را هُل میدادند؛ به یکدیگر برخورد میکردند و هرج و مرجی راه انداخته بودند که حد نداشت. مهلت به پایان رسید و هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد.بعد، از همه خواسته شد که هر یک بادکنکی را اتفاقی بردارد و آن را به کسی بدهد که نامش روی آن نوشته شده است.در کمتر از پنج دقیقه همه به بادکنک خود دست یافتند.سخنران ادامه داده گفت: «همین اتّفاق در زندگی ما میافتد. همه دیوانهوار و سراسیمه در جستجوی سعادت خویش به این سوی و آن سوی چنگ میاندازیم و نمیدانیم سعادت ما در کجا واقع شده است. سعادت ما در سعادت و مسرّت دیگران است. به یک دست سعادت آنها را به آنها بدهید و سعادت خود را از دست دیگر بگیرید.»
ميلاد نور مبارک ولادت حضرت پيامبر اکرم (ص) و ولادت حضرت امام جعفر صادق(ع)
را برتمام مسلمين جهان تبريک عرض می نمائيم
ميلاد مسعود پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله – اول عام الفيل / ۱۷ ربيع الاول
آخرين پيامبر الهی در 17 ربيع الاوّل از پدری به نام "عبدالله بن عبدالمطلب" و مادری به نام " آمنه بنت وهب" ديده به جهان گشود و با انوار رخسار و جمال منوّرش، جهان تيره و تاريک، به ويژه عربستان را روشن گردانيد.
17 ربيع الاول - زادروز فرخنده امام جعفر صادق (ع) - سال 83 هجری قمری
امام جعفر صادق (ع) در روز جمعه، به هنگام طلوع فجر و به روايتی در روز دوشنبه، هفدهم ربيعالاوّل سال 83 قمری ديده به جهان گشود و عالم انسانی را با انوار طيّبه خويش تابناک نمود. پدرش امام محمد باقر)ع ( وی را به نام عموی نياکانش جعفر طيّار(ع)، "جعفر" نام نهاد. حضرت جعفر بن محمد(ع) دارای يک کنيه معروف به نام "ابوعبدالله" و دو کنيه غير معروف به نامهای " ابواسماعيل" و " ابوموسی" بود. هم چنين، دارای القابی چند بود که معروفترين آنها عبارت است از: صادق، صابر، طاهر و فاضل.
مادر گرامی امام جعفر صادق (ع)، فاطمه، معروف به " اُمّ فروه" از زنان نيکو سرشت، نيکوکار و نيکورفتار عصر خويش بود .
اعضاء محترم
ضمن تبریک ایام هفته وحدت و میلاد باسعادت پیامبر اعظم(ص)، به اطلاع ميرساند برابر موافقت دبير كل محترم و معزز نهاد،جرايم ديركرد كليه اعضاء كتابخانههاي عمومي كه نسبت به بازگرداندن منابع كتابخانه تا پايان هفته وحدت (5 الي 10 دي ماه) اقدام نمايند، مورد بخشودگي قرار ميگيرد.
مولف: محمدرضا سرشار
نویسنده درباره انگیزه خود برای نوشتن این اثر گفت: «فکر نوشتن از سرزمین نور از سال 1359 در ذهن من افتاد. اولین موجبش این بود که می دیدم هیچ کتاب داستانی ارزشمندی در مورد زندگی پیامبر (ص) برای نوجوانان ما منتشر نشده است. دوم اینکه می دانستم که اگر چنین کاری صورت بگیرد، در نگاه خواننده ی نوجوانان این اثر نسبت به دین شان یک تحول اساسی مثبت به وجود خواهد آمد. ضمن آن که زندگی پیامبر ما آنقدر دلنشین و پرکشش است که جدا از جنبه ی الهی و دینی آن، به خودی خود، می تواند موضوع یک داستان بسیار جذاب و پرهیجان باشد. به شرط آنکه این موضوع، در دست یک نویسنده، به معنی درست کلمه، قرار بگیرد. و البته، طمعِ بردن ثواب و اجر آخرتی نیز، در این کار بی تاثیر نبود».